لطفا دنبال بهترین نباشیم


call center

من بهترین نیستم

من بهترین راه هارو پیدا می کنم


هیچ فرقی نمی کنه کی باشی، جنسیتت چی باشه، کجای دنیا باشی، چه شغلی داشته باشی و هر چیزی که مشخصه یک فرد هست رو به به دنبال داشته باشی. باید خودت باشی و توانایی هاتو بشناسی و نسبت به اون حرکت کنی.

بر خلاف خیلی از مباحث روانشناسی که تو دانشگاه خوندم، از اینکه به خودم یا دیگران تلقین کنم بهترین هستم یا هستی متنفرم. چون ایمان آوردم هیچ کس تو دنیا بهترین نیست.

انیشتن (آلبرت اینشتین) یک فیزیکدان بزرگ بود اما بهترین نبود. چاپلین (چارلی چاپلین) یک کمدین بزرگ بود اما بهترین نبود. "بهترین" واژه بزرگیه که هیچوقت نمیشه معنیش کرد. کلمه "بهترین" شمارو وارد یک سردرگمی بزرگ می کنه، بهترین یعنی در بین همه چیزها، همه زمان ها و همه مکان ها منحصر به فرد بودن. حقیقتا چه کسی یا چیزی دارای این ویژگیه؟

آیا ما از آینده خبر داریم؟! آیا ما به همه مکان ها دسترسی داریم؟!

پس به جای هدر دادن زمان که با ارزش ترین سرمایه انسانه و پیدا کردن بهترین فرد یا بهترین چیز که به اعتقاد من امکان پذیر نیست، بهترین استفاده رو ازش (زمان) ببریم.

به خاطر اینکه این مقاله مربوط به حوزه کاری خودمه مثال رو کاری می نویسم.

من نمی تونم بهترین نرم افزار ارتباط با مشتری رو پیدا کنم نه در داخل ایران و نه در خارج از ایران. اگر چنین چیزی امکان پذیر بود در این اندازه نرم افزار امور مشتریان در دنیا وجود نداشت و همه از بهترین نرم افزار استفاده می کردن.

هر نرم افزاری دارای ویژگی های خاصی هست که با توجه به نیاز یک شرکت یا سازمان می تونه در اون سازمان نصب و راه اندازی بشه اما بعد از اون چی؟

آیا فرق شرکت آمازون با یک شرکت مشابه دیگر صرفا در استفاده از نرم افزارهای مدیریت محصولات و مشتریانشه؟ یعنی اگر من دقیقا تمامی نرم افزارهای استفاده شده در شرکت آمازون را در یک شرکت مشابه ایرانی استفاده کنم یک آمازون دیگر متولد می شود؟

با اطمینان به شما می گم نه.

نرم افزار ها با ارزش هستن و در حال حاضر بدون اونا زندگی به شدت سخت میشه و فراتر از یک چراغ یا عصا برای ما مفیدن اما وابسته شدن به اونا و فراموش کردن قابلیت های انسانی حذف روح از کار محسوب میشه.

وقتی من با مشتری صحبت می کنم تمام سابقه خودش و خریدش جلوی چشمام قرار داره اما اینکه در مقابل موردی که داریم صحبت می کنیم چه تصمیمی بگیرم کاملا مربوط به منه، من شخصی هستم که دارای توانایی، تجربیات و اختیارات خاص خودم هستم. برای یک مشتری هیچ امتیازی قائل نمیشم و به یک مشتری فراتر از تصورش امتیاز می دم و این تصمیمیه که نرم افزار نمی تونه بگیره. من در لحظات مختلف تصمیم می گیرم بهترین شرایطو فراهم کنم و این به معنی بهترین بودن من نیست. من در مقابل یک مشتری بهترین تصمیماتو می گیرم و در مقابل مشتری بعدی بدترین تصمیماتو.

پس انیشتن و چاپلین بهترین نبودن، اونها بهترین فعالیت کاری خودشونو انجام دادن و هر لحظه یک نفر دیگه می تونه مثل اونا و مطمئنا متفاوت از اونا همین فعالیت را به نحو خوبی انجام بده. با این وجود اونها همیشه اسمشون زنده می مونه.

هیچ شرکتی صرفا با تکیه بر سخت افزار یا نرم افزارهاش در بالاترین رتبه های جهانی قرار نمیگیره و جاش ثابت نیست، اما با فراهم کردن سخت افزار یا نرم افزارهای پاسخگو به نیازشون و تکیه بر نیروی انسانی مناسب و حمایت شده می تونن تلاش کنن که در بین برترین شرکت ها قرار بگیرن و همونجا باقی بمونن.


با سپاس از مطالعه مقاله

وحید همتی

Back to:HEMATI.CO.UK